در کارگاههای تولیدی سراسر کشور، دستگاههای خمکننده هیدرولیکی به تجهیز استانداردی برای انجام کارهای سخت تبدیل شدهاند. ایده اصلی بسیار ساده است: این دستگاهها با عبور مایع هیدرولیکی از طریق سیلندرها، فشار بسیار زیادی ایجاد میکنند که آنها را برای کارهایی مانند خم کردن صفحات فولادی یا سایر مواد ضخیم که نیاز به نیروی زیادی دارند، مناسب میکند. بیشتر اپراتورها از استحکام این دستگاهها و همچنین سادگی کنترلها پس از یادگیری اولیه استفاده قدردانی میکنند. برای کسانی که نیاز به خمهای یکنواخت در قطعات فلزی دارند، این نوع دستگاه خمکننده در بیشتر موارد عملکرد بهتری نسبت به گزینههای دیگر دارد. گزارشهای صنعتی نیز حقیقت جالبی را آشکار میکنند: حدود 65 درصد از تمام دستگاههای خمکنندهای که در واحدهای تولیدی سنگین یافت میشوند، مدلهای هیدرولیکی هستند، چرا که این دستگاهها میتوانند انواع مختلفی از کارها را بدون مشکل انجام دهند.
نیازهای نگهداری و تعمیراتی آنها نسبت به سایر انواع کمتر است و از این رو در بلندمدت گزینهای مقرون به صرفه محسوب میشوند. ترکیبی از دقت، سهولت استفاده و نیاز کم به تعمیرات، دستگاههای خمکاری هیدرولیکی را به یک انتخاب برتر برای تولیدکنندگانی که به دنبال قابلیت اطمینان و کارایی هستند تبدیل کرده است.
فرسهای CNC یا همان ماشینهای کنترل عددی کامپیوتری، واقعاً باعث تغییر بازی شدهاند، به خصوص وقتی صحبت از تولید انحناءهای دقیق و بدون اشتباهات انسانی میشود. آنچه این ماشینها را متمایز میکند، ظرفیت حافظهشان برای ذخیرهسازی دنبالههای پیچیده خمکاری است. زمانهای راهاندازی به شدت کاهش مییابند، چون اپراتورها دیگر مجبور نیستند هر بار که شغل خود را تغییر میدهند، دوباره همه چیز را به صورت دستی تنظیم کنند. بر اساس برخی مطالعات صنعتی از سال گذشته، کارگاههایی که از تجهیزات CNC استفاده میکنند، حدود 30 درصد بهرهوری بیشتری نسبت به روشهای سنتی گزارش دادهاند. این موضوع در صنایعی که سرعت و دقت در آنها تعیینکننده کسب قراردادها و حفظ رضایت مشتری است، اهمیت بسیاری دارد.
درک عوامل قیمتگذاری مدلهای CNC برای کسبوکارها ضروری است، زیرا هزینهها اغلب به ویژگیهایی مانند اتوماسیون و قابلیتهای نرمافزاری بستگی دارند. سرمایهگذاری در فناوری CNC از طریق افزایش خروجی و کاهش هزینههای کار انسانی توجیه میشود و انتخابی منطقی برای کسانی است که دقت و کارایی را در اولویت قرار میدهند.
فرسهای ترکیبی (هیبریدی) قدرت هیدرولیکی را با سیستمهای کنترل الکتریکی ترکیب میکنند و واقعاً به کارگاهها بهترین ویژگیهای هر دو دنیا را ارائه میدهند. این دستگاهها از هیدرولیک برای توان خام خود استفاده میکنند اما زمانی که تنظیمات ظریف در عملیات شکلدهی مورد نیاز است، به موتورهای الکتریکی سویچ میکنند. نتیجه چیست؟ کاهش قابل توجهی در مصرف انرژی نسبت به مدلهای سنتی، که این ماشینها را بدون قربانی کردن آنچه تولیدکنندگان از تجهیزات خود انتظار دارند، برای محیط زیست نسبتاً مناسب میکند. با افزایش شدید قیمت سوخت در ماههای اخیر، کارگاههای بیشتری شروع به تغییر به فناوری هیبریدی کردهاند. این سیستمها به ویژه برای شرکتهایی که سعی دارند دیاکسید کربن خود را کاهش دهند، اما در عین حال میخواهند خطوط تولید را در دورههای تقاضای اوج با سرعت کامل نگه دارند، جذابیت دارند.
نقالههای ترمز هیبریدی در کار با انواع مواد و ضخامتها انعطافپذیری فراهم میکنند و فرآیندهای تولید را بهینه میسازند و کاربردهای متنوعی را فراهم میکنند. این انعطافپذیری اطمینان حاصل میکند که تولیدکنندگان بتوانند بهطور کارآمدی وظایف خمکاری سبک و سنگین را مدیریت کنند و این نقالهها را دارایی ارزشمندی در شرایط مختلف تولیدی تبدیل کنند.
محاسبه صحیح تن برای ضخامتهای مختلف مواد، تفاوت بزرگی در انتخاب دستگاه تاشو (پرس نوار) ایجاد میکند. وقتی این محاسبه را درست انجام دهیم، دستگاهها میتوانند کارهای خمکاری را بدون اینکه دچار بار اضافی یا خرابی در میانه کار شوند، انجام دهند. بیشتر افراد از یک فرمول پایهای برای تخمین نیازشان استفاده میکنند: ضخامت ماده را در عرض آن ضرب کنید، سپس در استحکام ماده ضرب کنید و سپس کل عدد حاصل را بر عدد ثابتی بین 1.5 تا 2.0 تقسیم کنید که بسته به کاربرد دقیق، تعیین میشود. اما مهمترین نکته فقط وارد کردن اعداد در فرمول نیست، بلکه درک این موضوع است که چرا برخی مواد تحت فشار رفتارهای متفاوتی دارند. به عنوان مثال، فولاد در مقابل آلومینیوم. فولاد عموماً به مراتب بیشتر تن مصرف میکند، چون به سادگی مثل فلزات نرمتر خم نمیشود. بسیاری از کارگاهها این درس را به شیوه سختی آموختهاند، وقتی سعی کردهاند از فولادهای ضخیم با دستگاههایی که فقط برای کارهای سبک طراحی شدهاند استفاده کنند.
مرتب کردن طول خمکاری مناسب بسیار مهم است، اگر ما بخواهیم دستگاه خمکاری ما بتواند به درستی انواع ابعاد متریال را پردازش کند. وقتی دستگاه از نظر ساختاری برای پردازشی که قصد انجام آن را داریم مناسب نباشد، سریعاً مشکلاتی پیش میآید. در نتیجه ما زمان تلف میکنیم و گاهی حتی باعث آسیب دیدن تجهیزات میشویم. در نهایت، هر متریالی که وارد فرآیند میشود باید در محدودههای طولی و ضخامتی دستگاه خمکاری قرار گیرد. در غیر این صورت، انتظار بروز مشکلات مختلف در خط تولید وجود دارد. بر اساس برخی از اطلاعات موجود در صنعت، تقریباً یک پنجم توقفهای تولید به دلیل عدم تطابق صحیح دستگاه با حجم کاری رخ میدهد. بنابراین قبل از شروع هر کاری، به دقت بررسی کنید که دستگاه خمکاری چه امکاناتی دارد و پروژه شما به چه چیزی نیاز دارد. برنامهریزی دقیق میتواند به میزان زیادی به ادامه روند کار بدون توقفهای غیرمنتظره کمک کند.
عوامل مختلفی بر قیمت دستگاههای CNC پرسبریک (نوردکاری) تأثیر میگذارد، از مشخصات فنی گرفته تا برند مورد انتخاب فرد و همچنین امکانات اضافی که میخواهند در دستگاه وجود داشته باشد. قیمتها معمولاً وقتی افزایش مییابند که شرکتها شروع به اضافه کردن بستههای نرمافزاری پیشرفته میکنند یا تصمیم به خرید برنامههای تعمیر و نگهداری گستردهتر و پوشش گارانتی بیشتر از سوی تولیدکننده دارند. با توجه به نتایج واقعی از کارخانهها، بسیاری از کسبوکارها متوجه شدهاند که هزینه کردن بیشتر روی یک دستگاه CNC پرسبریک از رده بالا در طول زمان به خوبی بازگشت سرمایه دارد، این امر به دلیل چرخههای تولید سریعتر و نیاز به تعداد کمتری کارگر برای وظایف راهاندازی است. درک این معماهای قیمتگذاری به مدیران کارخانهها کمک میکند تا تجهیزاتی را انتخاب کنند که از لحاظ مالی در حال حاضر مقرونبهصرفه باشد و در عین حال عملکرد خوبی را در آینده نیز فراهم کند بدون اینکه هزینههای زیادی را به همراه داشته باشد.
مقایسه خمکاری هوایی با خمکاری کفی نشان میدهد که استحکامهای آنها بسته به نیاز کارکردی بسیار متفاوت است. در خمکاری هوایی امکان تنظیم مجدد در حین فرآیند وجود دارد که زمانی که سر و کار با موادی با خصوصیات غیرقابل پیشبینی یا ضخامتهای متفاوت دارید بسیار مفید است. این انعطافپذیری برای کارگاههایی که با انواع مواد مختلف یا اندازههای دستههای تغییرناپذیر روزانه کار میکنند بسیار مناسب است. داستان خمکاری کفی متفاوت است. این روش زوایای بسیار تیز و یکنواختی را بدون تغییرات چندانی بین قطعات تولید میکند، بنابراین تولیدکنندگانی که قطعاتی با دقت بسیار بالا نیاز دارند معمولاً به این سمت میروند. به عنوان مثال میتوان به قطعات هوانوردی یا دستگاههای پزشکی اشاره کرد که در آنها حتی انحرافات جزئی نیز اهمیت زیادی دارد. بیشتر تولیدکنندگانی که با آنها صحبت کردهایم میگویند که انتخاب آنها به سه عامل اصلی بستگی دارد: دقت مورد نیاز در محصول نهایی، نوع مادهای که با آن کار میکنند و اینکه آیا انتظار تغییرات غیرمنتظره در طول تولید را دارند یا خیر.
انتخاب ترکیب مناسب قالب و پانچ، در تولید خمهای با کیفیت، تفاوت ایجاد میکند. شکل و ابعاد این ابزارها به شدت بر دقت و ظاهر نهایی خم تأثیر میگذارند. هنگام انتخاب قالب و پانچ، چندین عامل مهم وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند. نوع ماده، ضخامت آن و نوع انحنای مورد نظر از جمله عواملی هستند که مشخص میکنند چه تنظیم خاصی برای هر کار بهترین نتیجه را میدهد. برخی از آمارهای صنعتی نشان میدهند که توجه مناسب به انتخاب و نگهداری صحیح این اجزا میتواند منجر به کاهش حدود 25 درصدی توقفهای ماشینآلات شود. این آمار به تنهایی باید هر کسی که در عملیات خمکاری دخیل است را متقاعد کند که این مرحله مهم را فراموش نکند، اگر میخواهد جریان کارش روزانه به خوبی پیش برود.
دست یابی به کنترل روی پدیدهٔ بازگشت فنری همچنان یکی از آن مشکلات مکرر در عملیات شکلدهی فلزات باقی مانده است. وقتی مواد پس از خم شدن تلاش میکنند تا به شکل اولیه خود بازگردند، تمام زوایای محاسبه شده ما را بهم میزنند. بیشتر کارگاهها با استفاده از روشهایی مانند کمی بیشتر خم کردن قطعات از اندازه هدف یا طراحی قالبها با جبرانهای خاص، این مشکل را مدیریت میکنند. این روشها در عمل کارایی خوبی دارند، هرچند به تلاش و خطا بسته به نوع ماده مورد استفاده نیاز دارند. بر اساس مطالعات اخیر، شواهدی در حال افزایش وجود دارد که نشان میدهد آگاهی دقیق از نحوه رفتار الاستیک فلزات مختلف، تفاوت بزرگی در کاهش اثرات ناخواسته بازگشت فنری ایجاد میکند. متخصصان فلزکاری که وقت میگذارند و خواص مربوطه را درک میکنند، میتوانند پیشبینی بهتری از مقدار خم اضافی مورد نیاز داشته باشند که در نهایت منجر به نتایج دقیقتر در طول چندین بار تولید میشود.
کنترلهای CNC همراه با سیستمهای پشتیبانی مدرن، عملیات خمکاری ورق را از نظر دقت و کارایی به سطحی کاملاً جدید میبرند. وقتی تولیدکنندگان کنترلهای CNC را نصب میکنند، دقت و تکرارپذیری بسیار بهتری در قطعات خمکاریشده به دست میآید. این موضوع منجر به افزایش استانداردهای تولید و کاهش خطاهای تولیدی میشود. برخی مطالعات نشان میدهند که شرکتهایی که فناوری کنترلی خود را بهروز میکنند، حدوداً 15 درصد کاهش در خطاهای عملیاتی را تجربه میکنند. سیستمهای پشتیبانی هم نقش بسزایی دارند، چرا که مواد را دقیقاً در محل مورد نیاز قرار میدهند. این تفاوت بیشتر در کارهای پیچیده اهمیت پیدا میکند که یک میلیمتر خطا میتواند منجر به از بین رفتن کل یک سری تولید شود. برای کارگاههای ورقکاری که روزانه با تحملهای باریک مواجه هستند، این بهروزرسانیهای فناوریک تفاوت اصلی را در حفظ کیفیت از یک دوره تولید به دوره دیگر و همچنین نگه داشتن جریان کاری بدون وقفه ایجاد میکنند.
فرسهای خمکننده برقی نسبت به سیستمهای هیدرولیک قدیمی گزینهای سبزتر محسوب میشوند و همین دلیل است که بسیاری از تولیدکنندگان به این سیستمها منتقل میشوند تا دیاکسید کربن خود را کاهش دهند. فایده واقعی این است که این دستگاهها در حین کار چقدر کمتر برق مصرف میکنند. برخی مطالعات نشان میدهند که شرکتهایی که این تغییر را انجام دادهاند فقط در قبوض برق خود 30 تا 40 درصد صرفهجویی کردهاند. این نوع صرفهجویی یکبار با دو هدف انجام میشود: کمک به بودجه و همچنین کمک به محیط زیست. با اینکه صنایع تحت فشار قرار گرفتهاند تا عملکرد خود را پاکتر کنند، استفاده از فناوری برقی تنها یک تصمیم خوب تجاری نیست بلکه تقریباً ضروری شده است اگر شرکتها بخواهند در بازار کنونی سبزآگاه رقابتپذیر باقی بمانند.
هنگام کار با دستگاههای تاشو (Press Brakes)، ایمنی باید در اولویت قرار گیرد. این موضوع به معنای صرف زمان در برنامههای آموزشی مناسب و بهروز نگه داشتن روتینهای نگهداری است. کارگرانی که میدانند چگونه به درستی با ماشینآلات رفتار کنند، کمتر دچار آسیب میشوند و همه احساس بهتری میکنند که در محیطی ایمنتر کار میکنند. نگهداری منظم نیز به همان اندازه مهم است. چک کردن مواردی مانند روغنهای هیدرولیکی، اطمینان از اتصالات الکتریکی محکم و تست کلیدهای ایمنی، کارهایی هستند که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد. شرکتهایی که به این روشها پایبند هستند، معمولاً شاهد کاهش تصادفات هستند. برخی مطالعات نشان میدهند که در مکانهایی که آموزش و نگهداری مناسب به استاندارد تبدیل شدهاند، نرخ تصادفات تا ۲۰ تا ۳۰ درصد کاهش مییابد. وقتی کارگاهها استانداردهای ایمنی را به طور کلی رعایت کنند، عملیات به راحتی انجام میشود و کارگران در برابر خطرات حفاظت میشوند و فضایی ایجاد میشود که در آن بهرهوری با ایمنی واقعی در کارگاه همراه میگردد.